سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تسنیـــــمـــــــــــــــ

روز عرفه


روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد.



♥ نوشته شده در جمعه 93/7/11 ساعت 6:25 عصر توسط زهرا محمودی :
عرض تسلیت«شهادت امام محمدباقر ع»

امام باقر  علیه السلام


دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر


سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین، نور دیده زهرا(س)سپهر دانش و بینش، امام محمد باقر(ع) تسلیت باد . . .



♥ نوشته شده در پنج شنبه 93/7/10 ساعت 3:0 صبح توسط زهرا محمودی :
دست در دست خدا

به‌نام خدا
پرده اندکی کنار رفت و هزار راز روی زمین ریخت.
رازی به اسم درخت،رازی به اسم پرنده،رازی به اسم انسان.
رازی به اسم هر چه می‌دانی.
و باز پرده فرو افتاد.
و آدمی این سوی پرده ماند با بهتی عظیم به نام زندگی ، که هر سنگ‌ریزه‌اش به رازی آغشته بود و از هر لحظه‌اش رازی می‌چکید.
در این سوی رازناک پرده ، آدمیان سه دسته شدند.
گروهی گفتند: هرگز رازی نبوده ، هرگز رازی نیست و رازها را نادیده انگاشتند و پشت به راز و زندگی زیستند.
خدا نام آنها را گمشدگان گذاشت.
و گروهی دیگر گفتند: رازی هست ، اما عقل و توان نیز هست ، ما رازها را می‌گشاییم ، و مغرورانه رفتند تا گره راز زندگی را بگشایند.
خدا گفت: توفیق با شما باد ، به پاس تلاشتان پاداش خواهید گرفت. اما بترسید که در گشودن همان راز نخستین وا بمانید.
واما  گروه سوم ، سرمایه‌ای جز حیرت نداشتند و گفتند: در پس هر راز ، رازی است.
جهان راز است و تو رازی و ما راز. تو بگو که چه باید کرد و چگونه باید رفت.                
خدا گفت: نام شما را مؤمن می‌گذارم ، خود ، شما را راه خواهم برد. دستتان را به من بدهید. دستشان را به خدادادند و خدا آنان را از لابه‌لای رازها عبور داد و در هر عبور رازی گشوده شد.
و روزی فرشته‌ای در دفتر خود نوشت: زندگی به پایان رسید.
و نام گروه نخست از دفتر آدمیان خط خورد ، گروه دوم در گشودن راز اولین واماند. و  تنها آنان که دست در دست خدا دادند از هستی رازناک به سلامت گذشتند.


♥ نوشته شده در یکشنبه 93/7/6 ساعت 3:0 صبح توسط زهرا محمودی :
حرفی باشما

دوستان خوبم سلام امیدوارم حالتون خوب باشه و سال تحصیلی خوبی رو شروع کرده باشین با آمدن مهر و شروع مدرسه ها منم باید برم مدرسه و یه خورده درسا سنگینه و به همین دلیل متاسفانه من فقط می تونم هفته ای یه بار بیام تو وبم بازم معذرت می خوام از اینکه آپ نیستم خیل ناراحتم......

خداحافظ تا هفته دیگه

 

اگه میخواید حال الانمو بدونید:

زبانکده محصل        زبانکده محصل       زبانکده محصل         زبانکده محصل


♥ نوشته شده در جمعه 93/7/4 ساعت 12:0 عصر توسط زهرا محمودی :

Design By : Bia2skin.ir

درباره ما

بر من که به سمتت آمدم پشت مکن...... دستان لطیف خویش را مشن نکن.... یک لحظه غرور خود را بشکن.... در کندوی اعصاب من انگشت نکن.....مصرع آخرش از همه مهمتررره....شعر از مصطفی حسن زاده..:)
نویسندگان
موضوعات
لینک ها