کودکی از پدر فقیرش یک جفت کفش نو خواست
پدر بهش گفت این 1000 تا چسب زخم رو بفروش تا برات کفش بخرم...
بچه نشست با خودش فکر کرد؛ یعنی باید آرزو کنم 1000 نفر یه جایشون زخم بشه تا من کفش بخرم؟ ولش کن، همین کفشای پاره خوبــــــــــــــه...
خدایا!!
گاهی دلهای بزرگ را آنچنان درون سینه هایی کوچک میگذاری که شرمسار میشویم از بزرگی که برای خود ساخته ایم...